معنی به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن ,, معنی به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن پ, معنی fi، bاcاd 'اicomf lcbj، wdrgd lcbj، [gا، wdrg gاlاglg، gاlاglg xbj fi، [gاxbj fi، [gاbاbj، guاf xbj ,, معنی اصطلاح به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن ,, معادل به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن ,, به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن , چی میشه؟, به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن , یعنی چی؟, به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن , synonym, به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن , definition,